میاور
لغتنامه دهخدا
میاور. [ وَ ] (اِخ ) نام شهری نزدیک چین که خوبان از آنجا خیزند از غلامان و کنیزکان . (لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ نخجوانی ) :
ای حورفش بتی که چو بینند روی تو
گویند خوب رویان ماه میاوری .
|| گویند بتخانه ای است . (لغت فرس اسدی ).
ای حورفش بتی که چو بینند روی تو
گویند خوب رویان ماه میاوری .
خسروی .
|| گویند بتخانه ای است . (لغت فرس اسدی ).