ترجمه مقاله

مچل

لغت‌نامه دهخدا

مچل . [ م َ چ َ ] (ص ) آدمی که مورد تمسخر عده ای قرار می گیرد. کسی که او را دست می اندازند. آدمی که بر اثر شوخی دیگران اوقاتش تلخ شده و از کوره دررفته است : این یارو مچل خوبی است . یا دیشب فلانی را مچل کردیم . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). || (اِ) خوراکی و تنقلی است که در هنگام کشیدن تریاک و شیره می خورند و در این صورت در برابر «مزه » است برای عرق خوران . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
ترجمه مقاله