ترجمه مقاله

مؤکد

لغت‌نامه دهخدا

مؤکد. [ م ُ ءَک ْ ک ِ ] (ع ص ) استوارکننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه ثابت و برقرار می کند و آنکه استوار می گرداند. آنکه تأکید می کند. (ناظم الاطباء). تأکیدکننده . (غیاث ) : این سخن مؤکد آن است که بعضی را ارادت عین مراد است . (اوصاف الاشراف ص 47).
ترجمه مقاله