ترجمه مقاله

مؤبش

لغت‌نامه دهخدا

مؤبش .[ م ُ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) فراهم آورنده . (از منتهی الارب )(آنندراج ). فراهم آورنده و آمیزنده . (ناظم الاطباء). || آنکه می شنود سخن درهم آمیخته از خوب و بد را و یا می گوید آن را. (ناظم الاطباء). گیرنده ٔ سخن جید و ردی بهم آمیخته . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله