مولهه
لغتنامه دهخدا
مولهه . [ ل َ هََ ] (ع ص ) مُوَلَّه ْ. حیرت زده . واله . بی خود. (یادداشت لغت نامه ) :
چشم بسته عقل جسته مولهه
مست ترک مدعی در قهقهه .
و رجوع به موله شود.
چشم بسته عقل جسته مولهه
مست ترک مدعی در قهقهه .
مولوی .
و رجوع به موله شود.