ترجمه مقاله

موقرة

لغت‌نامه دهخدا

موقرة. [ ق ِ رَ ] (ع ص ) خرمابن گرانبار. (منتهی الارب ). خرمابن بابار. (ناظم الاطباء). موقر. و رجوع به موقَرة و موقر شود.
ترجمه مقاله