موش سوراخ
لغتنامه دهخدا
موش سوراخ .(اِ مرکب ) سوراخ موش . (یادداشت مؤلف ) :
چو بسیار گشت آب و گستاخ شد
میان یکی موش سوراخ شد.
(شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 4 ص 1864 بیت 553 ).
چو بسیار گشت آب و گستاخ شد
میان یکی موش سوراخ شد.
فردوسی .
(شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 4 ص 1864 بیت 553 ).