ترجمه مقاله

مهموز

لغت‌نامه دهخدا

مهموز. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از همزه . || همزه دار. باهمزه . صاحب همزه . نزد صرفیان لفظی است که یکی از حروف اصلی آن همزة باشد. (کشاف ). که در یکی از حروف اصلیش همزه باشداعم از اینکه به حال خود مانده باشد و یا محذوف باشد. (از تعریفات ). کلمه های مهموز سه گونه اند: مهموزالفاء، که فاءالفعل آن همزه باشد، مهموزالاول (أخذ). مهموزالعین ، که عین الفعل آن همزه باشد، مهموزالثانی (سأل ). مهموز اللام ، که لام الفعل آن همزه باشد، مهموزالثالث . (قرء). || عیب کرده شده . (غیاث ).
ترجمه مقاله