ترجمه مقاله

مهرگی

لغت‌نامه دهخدا

مهرگی . [ م ُ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به مهرگ به معنی مهره : عقدی بود مرا مهرگی یمانی بر گردن داشتم . (تفسیرابوالفتوح رازی ج 4 ص 22 س 16). و رجوع به مهرگ شود.
ترجمه مقاله