ترجمه مقاله

مقلد

لغت‌نامه دهخدا

مقلد. [ م ُ ق َل ْ ل َ ] (اِخ ) ابن المسیب بن رافع عقیلی مکنی به ابوحسان و ملقب به حسام الدوله (مقتول به سال 391 هَ .ق .). از امرای بنی عقیل ، صاحب موصل از 387 تا 391 هَ . ق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از بنی هوازن بود و پس از درگذشت برادر خود به امارت رسید. امیری با تدبیر و خردمند و فاضل و دوستدار اهل ادب بود و القادر باﷲ خلیفه وی را لقب داد ولواء و خلعت فرستاد. وی به شهر انبار، در مجلس انسی به دست غلام ترکی به قتل رسید. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و اعلام زرکلی و وفیات الاعیان ج 2 ص 236 شود.
ترجمه مقاله