ترجمه مقاله

مغفر

لغت‌نامه دهخدا

مغفر. [ م ُ ف ُ ] (ع اِ) مِغفار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). و رجوع به مغفار شود.
- امثال :
هذا الجنی لا ان یکدالمغفر ؛ یعنی گوارا باد بر تو آنچه به دست آورده ای و آن مغفر نیست . و این مثل را در تفضیل چیزی زنند و برای کسی گفته می شود که خیر بسیاری به اورسیده باشد. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله