ترجمه مقاله

معور

لغت‌نامه دهخدا

معور. [ م ُع ْوِ ] (ع ص ) جای با ترس از دزد و قطاع . (منتهی الارب )(آنندراج ). مکان معور؛ جای با ترس از دزد و قطاع الطریق . (ناظم الاطباء). جای مخوف . (از اقرب الموارد). || صاحب عیب . لئیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجل معور؛ مرد بدکردار. (از محیط المحیط).
ترجمه مقاله