معطری
لغتنامه دهخدا
معطری . [ م ُ ع َطْ طَ ] (حامص ) بویایی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). معطر بودن . خوشبویی :
شعله ٔ برق و روز نو عزتش از مبارکی
قله ٔ برف و صبحدم شیبتش از معطری .
و رجوع به معطر شود.
شعله ٔ برق و روز نو عزتش از مبارکی
قله ٔ برف و صبحدم شیبتش از معطری .
خاقانی .
و رجوع به معطر شود.