ترجمه مقاله

مطرز

لغت‌نامه دهخدا

مطرز. [ م ُ طَرْ رِ ] (ع ص ) علم گر. نگارساز. (منتهی الارب ). آنکه جامه را علم کند. (مهذب الاسماء). علم گر. (دهار). آن که جامه با طراز و نگار میسازد. (ناظم الاطباء). علم نگار. نگارساز. آنکه جامه را نگار کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
هوا روی زمین را شد مطرز
به صافی آب دریا، نی به قرمز.

بدایعی بلخی .


دو مطرز به کیمیای سخن
تازه کردند نقدهای کهن .

نظامی .


ترجمه مقاله