مطرد
لغتنامه دهخدا
مطرد. [ م ُ طَرْ رَ ] (ع ص ) روز دراز. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دراز. طولانی :
ابر چنان مطرد سیاه و بر او برق
همچو مذهب یکی کتاب مطرد.
|| رانده شده . (ناظم الاطباء).
ابر چنان مطرد سیاه و بر او برق
همچو مذهب یکی کتاب مطرد.
منوچهری .
|| رانده شده . (ناظم الاطباء).