ترجمه مقاله

مشارق

لغت‌نامه دهخدا

مشارق . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مشرق .(آنندراج ) (ناظم الاطباء). مواضع برآمدن خورشید. (ازاقرب الموارد) . مقابل مغارب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و از مشارق ممالک و... او شموس انصاف و بدور انتصاف را طلوع داد. (سندبادنامه ص 8). و آفتاب جلال جهانداری او را از مشارق اقبال ... طالع کرد. (سندبادنامه ص 14).
- رب المشارق و المغارب ؛ ای مشارق الصیف و الشتاء و مغاربها. (ناظم الاطباء).
|| جایهای شرقی . (ناظم الاطباء). و رجوع به مشرق شود.
ترجمه مقاله