ترجمه مقاله

مسروق

لغت‌نامه دهخدا

مسروق . [ م َ ](ع ص ) دزدیده . (منتهی الارب ). دزدیده شده . سرقت شده . ربوده . رجوع به سرقة و سرقت شود. || مسروق الصوت ؛ آن که صدایش گرفته باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله