ترجمه مقاله

مستحمش

لغت‌نامه دهخدا

مستحمش . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی ازمصدر استحماش . برافروخته از خشم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || وتر مستحمش ؛ وتری باریک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استحماش شود.
ترجمه مقاله