ترجمه مقاله

مزوری

لغت‌نامه دهخدا

مزوری . [ م ُ ] (اِ) مرداسنگ . (ناظم الاطباء). مُرتَک . (شعوری ). رجوع به مرداسنگ و مرتک شود.
ترجمه مقاله