ترجمه مقاله

مزمور

لغت‌نامه دهخدا

مزمور. [ م َ ] (ع اِ) آنچه از کتاب زبور می سرایند و انواع دعا. مزمار. ج ، مزامیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نای و سرود. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مزمار و مزامیر شود.
ترجمه مقاله