ترجمه مقاله

مزدهف

لغت‌نامه دهخدا

مزدهف . [ م ُ دَ هَِ ] (ع ص ) برنده ٔ چیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || آن که برمیدارد. بردارنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شتاباننده . || سبک برنده . || شتابنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || دروغ گوینده . دروغ گو. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به تکلف افزاینده در سخن . || هلاک کننده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || برگردنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || روی برگرداننده . آنکه روی بر میگرداند. (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || میل کننده . || به عنف و درشتی در شونده . || سختی و درشتی نماینده در سخن . || بلندکننده ٔ آواز. || به سخن باطل کننده سخن کسی را. || دشمنی ورزنده . || افکننده ستور کسی را. || نزدیک مرگ رساننده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله