ترجمه مقاله

مزداه

لغت‌نامه دهخدا

مزداه . [ م َ ] (اِخ ) مزدا. خدای بزرگ آریائیها. توضیح آنکه از لحظه ٔ ورود ایرانیان به عرصه ٔ تاریخ ما به دو شکل مختلف از مذهب ابتدائی آنها برخورد میکنیم یکدسته به پرستش میترا مشغولند که آن هنگام در رأس دیوها قرار دارد و دسته ٔ دیگر که خدای بزرگ آنها مزداه میباشد. (ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 45). در دیانت زردشت در برابر گروه دیوان خدای بزرگ یا مزداه ، مزداه اهور، اهورمزداه قرار دارد. رجوع به مزدا شود.
ترجمه مقاله