ترجمه مقاله

مرتج

لغت‌نامه دهخدا

مرتج . [ م ُ ت َج ج ] (ع ص )لرزنده . دریای موج زننده . (آنندراج ). مضطرب . لرزان .خشمناک . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله