ترجمه مقاله

مراسة

لغت‌نامه دهخدا

مراسة. [ م َرْ را س َ] (ع ص ) لیلة مراسة؛ شب دراز و دشوار. (از منتهی الارب ). بعیدة دائبةالسیر. (متن اللغة). شب سخت دیرپای .
ترجمه مقاله