ترجمه مقاله

مدحض

لغت‌نامه دهخدا

مدحض . [ م ُ ح ِ ] (ع ص )کسی که لغزاند پای را. (آنندراج ). مزلق . (از متن اللغة). || باطل کننده . (آنندراج ). آنکه باطل و بی حاصل می کند. (ناظم الاطباء). ابطال کننده حجت را. (از اقرب الموارد). || آنکه می چرخاند کعبتین را پس از انداخته شدن . ج ، مدحضون . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله