ترجمه مقاله

محماة

لغت‌نامه دهخدا

محماة. [ م ُ ] (ع ص ) تأنیث مُحمی ̍. || حدیده ٔ محماة، آهن تفته . آهنی سرخ کرده در آتش . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به احماء شود.
ترجمه مقاله