مجامعت کردنلغتنامه دهخدامجامعت کردن . [ م ُ م َ / م ِ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جماع کردن . مباشرت کردن . آرمیدن . نزدیکی کردن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجامعت شود.