ترجمه مقاله

مثکال

لغت‌نامه دهخدا

مثکال . [ م ِ ] (ع ص ) زن گم کرده فرزند. ج ، مثاکیل . (منتهی الارب ). مادر گم کرده فرزند. (ناظم الاطباء). زن بسیار فرزندگم کرده . ج ، مثاکیل . (ازاقرب الموارد). و رجوع به مُثکِل و مَثکَلَة شود.
ترجمه مقاله