ترجمه مقاله

متوسع

لغت‌نامه دهخدا

متوسع. [ م ُ ت َ وَس ْ س ِ ] (ع ص ) فراخ نشسته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به توسع شود. || فراخ . وسیع : این بنده ٔ ثناگر متوقع است و مجال امیدش متوسع. (مرزبان نامه ص 10).
ترجمه مقاله