ترجمه مقاله

متطهم

لغت‌نامه دهخدا

متطهم . [ م ُ ت َ طَهَْ هَِ ] (ع ص ) ناخوش دارنده ٔ طعام را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آزرده و متنفر و بیزار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تطهم شود.
ترجمه مقاله