ترجمه مقاله

متحظی

لغت‌نامه دهخدا

متحظی . [ م ُ ت َ ح َظْ ظی ] (ع ص ) (از «ح ظو») بهره ور. (آنندراج ). بهره ور. اسم فاعل است از تحظی . (غیاث ). بختیار و نیک بخت و دولتی و محظوظ. (ناظم الاطباء) : کس بر وی سلامی نکرد که از صلت و ایادی او به حظی کامل و نصیبی وافر متحظی نگشت . (ترجمه ٔ تاریخی یمینی چ 1 تهران ص 257). و رجوع به تحظی شود.
ترجمه مقاله