ترجمه مقاله

لینت

لغت‌نامه دهخدا

لینت . [ ن َ ] (ع اِمص ) نرم گردیدن . نرم شدن . لین . لیان . نرمی . مقابل خشونت . لدانت . لدونت . سستی . مقابل صلابت ، سختی . ملائمی . (غیاث ): لینت عظام ؛ لینت طبیعت . || روانی (در شکم ). مقابل یبوست . خشکی : میوه ٔ پخته لینت بخشد.
- لینت مزاج ؛ روانی آن .
ترجمه مقاله