لیرلغتنامه دهخدالیر. (اِ) آب غلیظی باشد که از دهان و گوشه های لب فروریزد و بیرون آید. (برهان ) : کوری که بود کثافتش صد مسلخ پیداست کمند (؟) لیرش از یک فرسخ .ملا طارمی .