ترجمه مقاله

لاغوس

لغت‌نامه دهخدا

لاغوس . (معرب ، اِ) به زبان رومی در مؤیدالفضلاء خرگوش را گویند و به عربی ارنب و به خطائی توشقان خوانند. گویند پای وی تا با زن باشد آبستن نشود. اگر پنیر مایه ٔ او را با مسکه و عسل حل کنند هر زنی که بخورد دیگر آبستن نشود و اگر بخود برگیرد آبستن گردد. (برهان ) (آنندراج ). لاغون . (برهان ). لاغوتی . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به ارنب برّی شود.
ترجمه مقاله