ترجمه مقاله

لارنده

لغت‌نامه دهخدا

لارنده . [ رِ دَ ] (اِخ ) قره مان در آسیای صغیر. (دمشقی ). رجوع به قره مان شود. از نواحی قونیه است و سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین محمد مولوی در این شهر به دنیا آمده است . حافظ ابرو در ذیل جامعالتواریخ گوید: لارنده (کوه ) از محکمترین قلاع آسیای صغیر که امیراعظم تیمورتاش برای اقامت خود اختیار کرد :
چو لارنده دز در جهان کس ندید
چو بر آسمان نردبان کس ندید
به پهنا به بالا جهانی دگر
به روی زمین آسمانی دگر.

(از ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 137).


ترجمه مقاله