ترجمه مقاله

قناطیر

لغت‌نامه دهخدا

قناطیر. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قنطار.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قنطار شود.
- قناطیر مقنطرة ؛ مبالغه است بمعنی قناطیر کامله چون بدره ٔ مبدره و الف مؤلفه . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله