قنات
لغتنامه دهخدا
قنات . [ ق َ ] (ع اِ)چوب نیزه . رجوع به قناة شود. || کاریز. (مهذب الاسماء). کهریز. کاهریز. ج ، قنوات :
وای بومسلم که مر سفاح را
او برون آورد زان ویران قنات .
|| استخوان مهره ٔ پشت . (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب ).
وای بومسلم که مر سفاح را
او برون آورد زان ویران قنات .
ناصرخسرو.
|| استخوان مهره ٔ پشت . (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب ).