قلابک
لغتنامه دهخدا
قلابک . [ ق َل ْ لا ب َ ] (ص مصغر) مصغر قلاب . آنکس که زر و سیم مغشوش و ناسره به نام پادشاه طراز کند و رواج دهد :
دشمن روزند این قلابکان
عاشق روزند این زرهای کان .
دشمن روزند این قلابکان
عاشق روزند این زرهای کان .
مولوی (مثنوی چ اسلامیه دفتر 2 ص 112).