قرظیلغتنامه دهخداقرظی . [ ق َ رَ ظی ی ] (ع ص نسبی ) (کبش ...) کبش جهنی . قچقار یمنی ، بدان جهت که یمن روئیدن گاه قرظ است . (منتهی الارب ).