ترجمه مقاله

قرش

لغت‌نامه دهخدا

قرش . [ ق َ ] (ع مص ) بریدن و گرد کردن از اینجا و آنجا و فراهم آوردن بعض چیزی را به سوی بعض . گویند: قرشه قرشاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به نیزه جنگ کردن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله