ترجمه مقاله

قرارداده

لغت‌نامه دهخدا

قرارداده . [ ق َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مسلم الثبوت . (آنندراج ). معین کرده . (ناظم الاطباء). || ثابت گشته . مقررشده . برقرارگشته . (ناظم الاطباء). || عهدبسته . پیمان بسته :
با خویش اگر قرار قتلم بدهی
معشوق قرارداده ای خواهی شد.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


ترجمه مقاله