ترجمه مقاله

قدسی

لغت‌نامه دهخدا

قدسی . [ ق ُ ] (ص نسبی ، اِ) فرشته . || روحانی . || صالح و نیکوکار.
- حدیث قدسی ؛ حدیثی که خدا فرموده است بیرون از قرآن . برای تاریخچه ٔ حدیثهای قدسی و ادعیه ٔ سر رجوع به فهرست کتابخانه ٔ دانشگاه ج 1 ص 130 - 133 و الذریعه ج 1 ص 278 و کلمه ٔ حدیث در این لغتنامه شود.
- شاهد قدسی :
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت .

حافظ.


- طایر قدسی . رجوع به طائر قدسی شود :
اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید
عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید.

حافظ.


- رطل قدسی ؛ مانند رطل خلیلی و رطل نابلسی هشتصد درهم است . (معالم القربة فی احکام الحسبة ص 81).
ترجمه مقاله