قحطزار
لغتنامه دهخدا
قحطزار. [ ق َ ] (اِ مرکب ) جائی که قحطزده است . قحطزده . قحطستان . جائی که در آن قحطی بود :
هزار خرمن برق است و نیم جو حاصل
به قحطزار چنین سعی خوشه چین چه کند؟
هزار خرمن برق است و نیم جو حاصل
به قحطزار چنین سعی خوشه چین چه کند؟
میریحیی شیرازی (از آنندراج ).