ترجمه مقاله

قجور

لغت‌نامه دهخدا

قجور. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار. در 18000گزی جنوب خاوری حسن آباد سوگند، کنار راه فرعی اتومبیل رو بیجار به زنجان واقع و موقع آن کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 300 تن است . آب آن از چشمه و قنات و محصولات آنجا غلات ، دیم ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است . راه مالرو و قلعه خرابه ای دارد که در دو محل نزدیک بهم واقع شده است . پل روی رودخانه ٔ قزل اوزان در هزارگزی خاوری آبادی واقع است . در وقایع آذربایجان پل مذکور بوسیله ٔ دمکراتها خراب گردید. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله