ترجمه مقاله

قبصاء

لغت‌نامه دهخدا

قبصاء. [ ق َ ] (ع ص ) تأنیث اقبص . بزرگ سر. || درازسر. || گردسر: هامة قبصاء؛ تارک کلان گرد و بلند برآمده . || آنکه از پیش یا بر موضع پاشنه خاک پاشد در رفتار. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله