ترجمه مقاله

قاورد

لغت‌نامه دهخدا

قاورد. [ وُ ] (اِخ ) ابن چغری بیک برادر الب ارسلان سلجوق و عم ملکشاه سلجوقی و نخستین کس از یازده تن سلجوقیان است که در کرمان زمام امور حکومت را در دست گرفت . وی به سال 433 هَ . ق . از طرف عم خودفرماندار کرمان شد و به سال 455 فارس را نیز ضمیمه ٔحکومت خود ساخت و به سال 465 با برادرزاده ٔ خویش سلطان ملکشاه سلجوقی بنای مخالفت گذارد و در جنگ اسیر شد و مسموم گشت . مدت حکومت او 32 سال بود. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 461، 489، 491، 537). جنگی میان ملکشاه و عم او قاورد در حوالی همدان رخ داد. گروهی از کردان ملکشاه را مدد دادند تا بر قاورد مسلط شد و او را هلاک کرد. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشید یاسمی ص 193). و او را قره ارسلان بیک نیز گویند. وی جد سلجوقیان است . او دستور داد چاهها حفر کردندو بیرقها در بیابان نصب نمودند که مسافران به این وسیله هدایت و راهنمائی شوند. در جنگ با برادرزاده ٔ خود ملکشاه به سال 1074 م . بقتل رسید. (ذیل المنجد).
ترجمه مقاله