قاق شدن
لغتنامه دهخدا
قاق شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عقب افتادن اسب در مسابقه . || باختن در بازی . || بخطا رفتن تیر :
شوخ کماندار من شهره ٔ آفاق شد
از قدراندازیش تیر قضا قاق شد.
شوخ کماندار من شهره ٔ آفاق شد
از قدراندازیش تیر قضا قاق شد.
محمد اشرف (از آنندراج ).