ترجمه مقاله

فنطیس

لغت‌نامه دهخدا

فنطیس . [ ف ِ ] (ع اِ) نره . (منتهی الارب ). || بینی فراخ سوراخ گسترده سر. (منتهی الارب ). ج ، فناطیس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد ناکس از جانب ولادت . آنکه از اصل پست باشد. || مرد پهن بینی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله