ترجمه مقاله

فطن

لغت‌نامه دهخدا

فطن . [ ف َ طِ / طُ ] (ع ص )تیزخاطر. (منتهی الارب ). زیرک و دانا. (غیاث ) (از اقرب الموارد). بافطانت . (یادداشت مؤلف ) :
همچنین میرفت بالا تا یکی
مهتر موران فطن بود اندکی .

مولوی .


ترجمه مقاله