فریبرز
لغتنامه دهخدا
فریبرز. [ ف َ ب ُ ] (اِخ ) نام پسر کیکاوس . (ولف ). نام پسر کیکاوس است که در جنگ دوازده رخ ، کلباد پسرپیران ویسه او را به قتل آورد. (برهان ) :
چو طوس و فریبرز و گودرز و گیو
چو رهام و گرگین و بهرام نیو.
میوه ٔ شاخ فریبرز ملک
هم به باغ ملک آبا دیده ام .
جان فریبرز از این شرف طرب افزود
ذات منوچهر از این خبر بطر آورد.
چو طوس و فریبرز و گودرز و گیو
چو رهام و گرگین و بهرام نیو.
فردوسی .
میوه ٔ شاخ فریبرز ملک
هم به باغ ملک آبا دیده ام .
خاقانی .
جان فریبرز از این شرف طرب افزود
ذات منوچهر از این خبر بطر آورد.
خاقانی .